خوب نیست خنده به شرط قلقلک باشد. این نوع خنده برای آدمهای عبوس و دیرخند خوب است. شما را دعوت میکنم به یکی از شعرهای کتاب «خنده به شرط قلقلک». در این کتاب بیش از سی شعر طنزآمیز وجود دارد که هر کدام اشاره به گوشههایی از زندگی خودمان دارد. این کتاب را نشر پیدایش منتشر کرده است و میتوانید از همین لینک به اطلاعات بیشتری درباره کتاب برسید.
در ضمن برداشتن و کپی کردن این شعر آزاد است، فقط با ذکر منبع.
ته تغاری
یاد از آن روزی که بودم اولی
ناز و طناز و عزیز و فلفلی
شاه خانه بودم و با داد و دود
هرچه را می خواستم آماده بود
وای از آن روزی که آمد دومی
نق نقو و بد ادا و قُم قُمی
من وزیرش گشتم از بخت سیاه
دومی جای من آمد، گشت شاه
تا به این اوضاع بد عادت کنم
سومی آمد و او شد خواهرم
دختری خوشگل و خوشرو مثل ماه
من و داداشم کشیدیم سوز و آه