درخت نامم را پرسید

گفتم: پرنده

گفت: باران را ندیدی؟

گفتم: هنوز در زندان ابر زندانی‌ست

گفت: کلید قفل زندان  دست کیست؟

گفتم: دست باد، اگر بیاید

گفت: اگر نیامد؟

گفتم: می‌آید. مگر من نیامدم؟